تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
محل دوست یابی
ترکمنان عزیز
و آدرس
torkmanchat.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
امر به منکر:
«وَمَنْ دَعَاإِلَى ضَلالَةٍ كَانَ عَلَیْهِ مِنْ الإِثْمِ مِثْلُ آثَامِ مَنْ تَبِعَهُ لایَنْقُصُ ذَلِكَ مِنْ آثَامِهِمْ شَیْئًا». کسی که (دیگران را) به گمراهی فرامیخواند گناهانی که پیروان وی انجام میدهند بدون اینکه از (مقدار گناهان) آنهاکاسته شود به او نیز تعلق میگیرد.
(56) آداب نوشیدن:
«نَهَى رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله علیه وآله وسلم- عَنْ الشُّرْبِ مِنْ فَمِ الْقِرْبَةِ أَوْ السِّقَاءِ»، «زَجَرَ النَّبِیَّ -صلى الله علیه وآله وسلم- عَنْ الشُّرْبِ قَائِمًا». رسولالله -صلى الله علیه وآله وسلم- از آشامیدن از سر مشک یا ظرف آب نهی فرمود. رسولالله -صلى الله علیه وآله وسلم- از آشامیدن بصورت ایستاده منع فرمود.
(57) نوشیدن آب در ظرف طلا و نقره:
«لاَ تَشْرَبُوا فِی آنِیَةِ الذَّهَبِوَالْفِضَّةِ وَلا تَلْبَسُوا الْحَرِیرَ وَالدِّیبَاجَ فَإِنَّهَا لَهُمْ فِیالدُّنْیَا وَلَكُمْ فِی الآخِرَةِ». در ظرف طلا و نقره آب ننوشید و از پوشیدنلباس ابریشم و دیبا بپرهیزید. زیرا این شایسته آنها (دنیاپرستان و دنیاطلب وكافران) است و شما را در آخرت نصیبی (از آن بهتر) است.
(58) خوردن و نوشیدن بادست چپ:
«لا یَأْكُلَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ بِشِمَالِهِ وَلا یَشْرَبَنَّ بِهَافَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَأْكُلُ بِشِمَالِهِ وَیَشْرَبُ بِهَا». از خوردن ونوشیدن با دست چپ بپرهیزید، همانا شیطان با دست چپش میخورد و مینوشد.
(59) قطعصلة رحم:
«لا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَاطِعٌ» أی: قاطع رَحِم. هرگز کسی که قطعصلة رحم میکند در بهشت وارد نخواهد گردید.
(60) بخل در درود فرستادن برپیامبر:
«رغم أنف رجل ذكرت عنده ولم یصل علی». «البخیل من ذكرت عنده فلم یصلعلی».
«خداوند خوار گرداند کسی را که نام من (پیامبر -صلى الله علیه وآلهوسلم-) نزد او برده شود ولی او بر من درود نفرستد. کسی که نزد او نامم برده می شودولی او بر من درود نمی فرستد بخیل است.
(61) سخن ناشایست:
«وَإِنَّأَبْغَضَكُمْ إِلَیَّ وَأَبْعَدَكُمْ مِنِّی مَجْلِسًا یَوْمَ الْقِیَامَةِالثَّرْثَارُونَ وَالْمُتَشَدِّقُونَ وَالْمُتَفَیْهِقُونَ». همانا منفورترین ودورترین شما نسبت به من در روز قیامت از نظر مقام یاوهگویان (بد اخلاق) و پرگویانی (که متکبرانه سخن میگویند) و متکبران هستند.
(62) نگهداری سگ:
«مَنْاقْتَنَى كَلْبًا إِلا كَلْبَ صَیْدٍ أَوْ مَاشِیَةٍ فإنَّهُ ینقَصَ مِنْ أَجْرِهِكُلَّ یَوْمٍ قِیرَاطَانِ». هر کس بجز سگ شکاری، یا سگ مخصوص گله، سگی رانگهداری کند روزانه به مقدار دو قیراط از اجر او کاسته میشود.
(63) آزار رساندنبه حیوانات:
«عُذِّبَتْ امْرَأَةٌ فِی هِرَّةٍ سَجَنَتْهَا حَتَّى مَاتَتْفَدَخَلَتْ فِیهَا النَّارَ» « لا تَتَّخِذُوا شَیْئًا فِیهِ الرُّوحُ غَرَضًا». زنی گربهای را زندانی کرد و گربه (از شدت گرسنگی و...) جان باخت. آن زن (بهخاطر این کار) مستحق دوزخ گردید. «به جانداران سوءقصد نکنید».
(64) ربا:
«لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله علیه وآله وسلم- آكِلَ الرِّبَاوَمُؤْكِلَهُ»، «دِرْهَمٌ رِبًا یَأْكُلُهُ الرَّجُلُ وَهُوَ یَعْلَمُ أَشَدُّ مِنْسِتَّةٍ وَثَلاثِینَ زَنْیَةً». رسول الله -صلى الله علیه وآله وسلم- رباخوار وموکل آن را لعنت فرمود. (قباحت) یک درهم خوردن ربا دیده و دانسته از سی و شش زنا (بیشتر و) بدتر است.
(65) اعتیاد به شراب:
«لا یَدْخُلُ الجَنَّةَ صَاحِبُخمْسٍ: مُدْمِنُ خمْرٍ، وَلا مُؤْمِنٌ بِسِحْرٍ، وَلا قَاطِعُ رَحِمٍ، وَلاكَاهِنٌ، وَلا مَنَّانٌ» پنج گروه (از بهشت محروم اند: 1) کسی که به شراب معتادگردیده. 2) مسلمانی که به سحر و جادو معتقد است. 3) کسی که قطع صله رحم کند. 4) کاهن (غیبگو و جادوگر) 5) منتگذار (کسی که چیزی میدهد یا خدمتی اندک انجام میدهدو آنگاه منت میگذارد).
(66) دشمنی با دوستان خدا:
«إِنَّ اللَّهَ قَالَ: مَنْ عَادَى لِی وَلِیًّا فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالْحَرْبِ». خدوند متعالمیفرماید: هر کس با ولی (و دوست) من دشمنی کند او را به جنگ فرا میخوانم.
(67) کشتن ذمی یا پناهنده در دیار اسلامی:
«مَنْ قَتَلَ نَفْسًا مُعَاهَدَةً بِغَیْرِحَقِّهَا؛ لَمْ یَجِدْ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ، وَإِنَّ رِیحَهَا لَیُوجَدُ مِنْمَسِیرَةِ مِائَةِ عَامٍ». هر کسی شخص ذمی (یا کسی که به بلاد اسلامی پناهندهشده) را به ناحق بکشد در حالیکه بوی بهشت از مسافتی به اندازه صد سال (راهپیمایی) احساس میشود. حتی بوی بهشت هم به مشام وی نخواهد رسید.
(68) اراده و هدف درعمل:
«قَالَ اللَّهُ تَعَالَ: أَنَا أَغْنَى الشُّرَكَاءِ عَنْ الشِّرْكِ، مَنْعَمِلَ عَمَلاً أَشْرَكَ فِیهِ مَعِی غَیْرِی تَرَكْتُهُ وَشِرْكَهُ». خداوندمتعال میفرماید: من بینیازترین از شرکم، هر کس عملی را انجام دهد که در آن غیر من (خدا) را برای من شریک قرار دهد او را همراه شرکش رها خواهم کرد.
(69) دنیاطلبی:
«وَمَنْ كَانَتْ الدُّنْیَا هَمَّهُ جَعَلَ اللَّهُ فَقْرَهُ بَیْنَعَیْنَیْهِ وَفَرَّقَ عَلَیْهِ شَمْلَهُ وَلَمْ یَأْتِهِ مِنْ الدُّنْیَا إِلا مَاقُدِّرَ لَهُ». کسی که (تمام) هم و غمش دنیا (و دنیاطلبی) باشد خداوند فقر راآشکارا به وی نشان میدهد و کارش دشوار میگردد و از دنیا جز آنچه برایش مقدر شده،چیزی عایدش نمیشود.
(70) پنج چیز که باعث بوجودآمدن پنج مصیبت میشود:
«خَمْسٌ إِذَا ابْتُلِیتُمْ بِهِنَّ وَأَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْتُدْرِكُوهُنَّ لَمْ تَظْهَرْ الْفَاحِشَةُ فِی قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى یُعْلِنُوابِهَا إِلا فَشَا فِیهِمْ الطَّاعُونُ وَالأَوْجَاعُ الَّتِی لَمْ تَكُنْ مَضَتْفِی أَسْلَافِهِمْ الَّذِینَ مَضَوْا وَلَمْ یَنْقُصُوا الْمِكْیَالَ وَالْمِیزَانَإِلا أُخِذُوا بِالسِّنِینَ وَشِدَّةِ الْمَئُونَةِ وَجَوْرِ السُّلْطَانِعَلَیْهِمْ وَلَمْ یَمْنَعُوا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ إِلا مُنِعُوا الْقَطْرَ مِنْالسَّمَاءِ وَلَوْلا الْبَهَائِمُ لَمْ یُمْطَرُوا وَلَمْ یَنْقُضُوا عَهْدَاللَّهِ وَعَهْدَ رَسُولِهِ إِلا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ عَدُوًّا مِنْغَیْرِهِمْ فَأَخَذُوا بَعْضَ مَافِی أَیْدِیهِمْ وَمَا لَمْ تَحْكُمْأَئِمَّتُهُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَیَتَخَیَّرُوا مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلاجَعَلَ اللَّهُ بَأْسَهُمْ بَیْنَهُمْ». پنج چیز است که ممکن است بدان مبتلاشوید و به خدا پناه میبرم از اینکه این موارد را دریابید.
1) هیچگاه فحشا وهرزگی در جامعهای شایع و علنی نمیگردد مگر اینکه طاعون و مصیبتهایی که هیچ یک ازاقوام قبلی آن را تجربه نکردهاند در میان آنها شایع میگردد.
2) هر گاه قومیکم فروشی کنند و در ترازو و وزن خیانت نمایند خداوند آنها را به دشواریها گرفتار وسالهای سخت (و خشکی) را عاید آنها میکند و پادشاه ظالمی را بر آنان مسلطمیگرداند.
3) هر گاه قومی زکات اموال خود را پرداخت نکنند خداوند باران (رحمت) خود را از آنها دریغ میدارد و اگر حیوانات نباشند قطرهای باران بر آنان فرونمیفرستد.
4) هر آن قومی که پیمان الهی و رسول وی را بشکنند و عهدشکنی نمایندخداوند بیتردید دشمنی بیگانه را بر آنان مسلط میکند که از آنچه دارا هستند ازآنها بگیرد (و اموال آنان را به غارت برد).
5) هر قوم یا جامعهای که سران آنانتحت فرامین خدا و قرآن او حکم نکنند خداوند آنان را به جنگهای داخلی گرفتار میکند
٢١- عن أبی موسى الأشعریt عَن النبیِّ r قال: ] إنَّمَا مَثلُالجَلِیسُ الصَّالِح والجلیس السّوءِ كحامِل المِسْكِ و نافِخُ الكِیر فحامِلُالمِسْكِ إمَّا أنْ یُحْذِیَكَ و إمَّا أنْ تَبْتَاعَ مِنْهُ وإمّا أنْ تجِدَمِنْهُ رِیْحًا طیِّبَة ونافِخُ الكِیر إمّا أنْ یُحْرقَ ثِیَابَكَ وإمّا أنْتَجِدَ ریْحًا خَبِیثة[
«از ابى موسى الأشعرىt روایت است كه آنحضرت r فرمودند: مثال همنشین خوب و همنشین بد مانند صاحب مشک و كوره ﮔر(دمه گر، کسی که در کورۀآهنگری می دمد) است، صاحب مشک یا برایت مشک میدهد و یا از وى خریدارى می كنی و یااینكه از وی بوى خوش می یابى، اما كوره ﮔر یا لباست را می سوزاند و یا بوى بد او بهمشامت می رسد».
خانه هاى تانرا وقایه كنید
٢٢- عن جابرt عن رسول الله r أنه قال: ]غَطُّوا الإناءَ و أوْكواالسِّقاءَ وأغلِقوا البابَ وأطفِئوا السِّراجَ فإنَّ الشَّیْطانَ لا یَحُلُّ سِقاءًولا یَفتَحُ بابًا ولا یَكشِفُ إناءً فإنْ لمْ یَجِد أحَدُكُمْ إلاّ أنْ یَعْرُضَعلى إنائِهِ عُودًا و یَذكُرَ اْسْمَ اللهِ فلیَفعَلْ فإنَّ الفُوَیسِقة تُضْرِمُعلى أهلِ البَیْتِ بَیْتَهُمْ [
« از جابرt روایت شده كه رسول الله r فرمودند: ظرف را بپوشید و دهن مشک آب را ببندید ودروازه را بسته كنید و چراغ را خاموش كنید،زیرا شیطان سرمشک آب را بازنمیكند و دروازه اى را باز نمیكند و سر ظرفى را باز نمىنماید و اگر كسى از شما-چیزى- نیافت كه بر ظرفش بگذارد پس چوبی را گذاشته و اسمالله را-بسم الله- را یاد كرده این كار را حتما بكند، زیرا موش بر اهل خانه، خانۀشان را آتش می زند».
حفاظت كود كان در شب
٢٣- عن جابر بن عبدالله t قال] قال رسول الله r إذا كان جُنْحُاللیْلِ أوْ أمْسَیْتُمْ فكُفُّوا صِبْیَانَكُمْ فإنَّ الشَّیاطِینَ تَنْتَشِرُحِینَئِذٍ فإذا ذهَبَ ساعةٌ مِنَ اللیل فَخَلُّوهُم[
« از جابر بن عبدالله رضیالله عنه روایت شده است كه پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم فرمودند: هرگاه شبفرارسید كودكان تان را جلو گیرى كنید- با خود نگهدارید- زیرا شیاطین در آن وقتمنتشر می شوند، و هرگاه مقدارى از شب گذشت آنها را بگذارید»
عادت دادن اطفال به روزه گرفتن
٢٤- عَنِ الرُّبَیِّعِ بنْتِ مُعَوِّذٍ رضی الله عنها قالتْ: أرْسَلَ النبیًَُ r غَداةَ عَاشُورَاءَ إلى قُرَى الأنْصار: ]مَنْ أصْبَحَمُفْطِرًا فَلیُتِمَّ بَقِیَّة یَوْمِهِ ومَنْ أصْبَحَ صَائِمًا فلیَصُمْ. قالتْ: فكُنَّا نَصُومُهُ بَعْدُ و نُصَوِّمُ صِبْیَانَنَا ونَجْعَلُ لهُمُ الْلُّعْبَةَمِنَ اْلعِهْن فإذا بَكىَ أحَدُهُمْ على الطَّعام أعْطَیْنَاهُ ذاكَ حَتَّى یَكُونَعِنْدَ الإفْطار[
«ازربیع بنت معوذ رضی الله عنها روایت است كه فرمود: رسولالله r صبح روز عاشورا كسی را به قریه هاى انصار فرستادند كه بگوید:
( كسی كهصبح خورده است، باقیماندۀ روزش را روزه بگیرد، و كسی كه به نیت روزه برخاسته است،روزه خودرا ادامه بدهد. ربیع فرمود: بعد از این واقعه روز ( عاشورا ) را روزه میگرفتیم، و اطفال خود را هم به روزه گرفتن وا می داشتیم، و برآنها بازیچه هاى از پشمآماده كرده بودیم تا اگر كدامی از آنها به سبب طعام گریه می كرد با آن بازیچه تاهنگام افطار وى را مشغول میساختیم». ٭ این حدیث رد بر كسانی است كه فرزندان شانرا تا سن جوانی از روزه گرفتن باز میدارند به این گمان كه درنموى آنها خلل واردخواهد كرد در حالیكه همین كودكان صدراسلام بودند كه درجوانی با بازوهاى آهنین شاناسلام را درشرق و غرب جهان پخش نمودند.
آموختن آداب طعام خوردن به كودكان
٢٥- عَنْ عُمَرَبْنَ أبی سَلَمَة t قال: كُنْتُ فی حَجْرِ رسولِاللهِ r وكانَتْ یَدِی تَطِیشُ فی الصَّحْفَةِ فقالَ لی: ] یا غُلامُ سَمِّ اللهَ وكُلْ بِیَمِینِكَ و كُلْ مِمَّا یَلِیك[ از عمر بن ابى سلمه t روایت شده كهفرمود: هنگام كودكى روزى بر زانوى رسول الله r بودم ( دروقت نان خوردن) دستم درگوشههاى كاسه می گشت، رسول الله r به من فرمودند: اى پسر بسم الله بگو و با دست راستبخور و از پیشرویت بخور. دروغ گفتن به كودكان آموختن دروغ به آنهاست ٢٦- عَنْ أبی هُرَیْرَةَt عَنْ رسولِ اللهِ t أنَّهُ قال:] مَنْ قالَ لِصَبیٍٍٍّ تعالَهاكَ ثُمَّ لمْ یُعْطِهِ فَهیَ كَذبَة[
«از ابى هریره t روایت است كه فرمود: رسول الله r فرمودند: كسیكه به كودكى بگوید بیا- این را بگیر- سپس چیزى به او ندادپس این دروغ است». ٢٧- عَنْ ابْن مَسْعُود t قال: قال رسول الله r ] إنَّالصِّدْقَ یَهْدِی إلى البر وإن البِرَّ یَهْدِی إلى الجَنَّة وإنَّ الرَّجُلَلیَصَدَقُ حتَّى یُكْتَبُ عِنْدَ اللهِ صِدِیقًا، وإنَّ الكَذِبَ یَهْدِی إلىالفُجُور وإنَّ الفُجورَ یَهْدِی إلى النَّار، و إنَّ الرّجُلَ لَیَكْذِبُ حتىیُكْتَبَ عِنْدَ الله كَذَّابًا [
«از ابن مسعود t روایت است كه رسول الله r فرمودند راستى به سوى نیكى رهنمایى میكند و نیكویى بسوى بهشت، همانا شخص بهراستگویى خود ادامه میدهد تا اینكه نزد خداوند متعال صدیق ( راستگو) نوشته میشود، ودروغ بسوى بدكارى رهبرى میكند و بدكارى بسوى دوزخ. و شخص تا جایى دروغ میگوید تااینكه نزد خداوند كاذب و دروغگو نوشته میشود».
آداب اجازه خواستن
٢٨- عن أبی موسى الأشْعَریِّ t أنه قال:] قال رسول الله r ]الإسْتِئذانُ ثلاثٌ: فإنْ اُذِنَ لكَ، و إلاّ فارْجِعْ[
«از ابى موسى الأشعرى t روایت است كه رسول اللهr فرمودند: اجازه خواستن تا سه بار جواز دارد پس اگر برایتاجازه داده شد، داخل شو ورنه باز گرد».
}از جابر بن عبد الله t روایت است كهفرمود: مرد بخاطر داخل شدن از پسر، برادر، خواهر، پدر و مادر خود اجازه می خواهد هرچند كهنسال باشد{
آداب سلام دادن
٢٩- عن أبی هریرةt عن النبی r قال:] یُسَلمُ الصَّغِیرُ علىالكَبِیر و المارُّ على القاعِدِ و القَلِیلُ على الكثِیر[ متفق علیه
«از ابىهریره رضی الله عنه روایت است كه رسول الله r فرمودند: خورد سال بر بزرگ، روندهبرنشسته و افراد كم بر بسیار سلام نمایند».
بر فرزندان تان دعاى بد نكنید
٣٠- عن أبی هریرة رضی الله عنه قال: قال رسول الله r ] ثلاثُدَعَوَاتٍ مُسْتَجَابَاتٌ، لا شَكَّ فِیهنَّ: دَعْوَةُ المَظْلوم، و دعوةالمُسَافِر، ودعوة الوَالِدِ على ولدِهِ[
«از ابى هریره رضی الله عنه روایت شدهاست كه رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند: سه دعا بدون شک قبول می شود: دعاىمظلوم، و دعاى مسافر، و دعاى پدر بر فرزندش».
31- عن جابر بن عبد اللهt قال: قالرسول الله r ]لا تَدْعوا على أنْفُسِكُمْ ولا تدعوا على أوْلادِكُمْ و لا تَدعواعلى أموالِكُم، لاتوافقوا مِنَ اللهِ ساعة یُسْألُ فِیهَا عَطاءٌ فَیَسْتَجیبُ لكم [
«از جابر رضی الله عنه روایت است كه رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند: برجان هاى تان و بر فرزندان و اموال تان دعاى بد نكنید تا نشود به ساعتى موافقت كندكه خداوند در همان وقت چون از عطائى سوال شود براى شما اجابت كند». یگانه یار ومددگار و مشكل گشا الله سبحانه و تعالى است. ٣٢- عنِ ابْنِ عَبَّاسٍ y قال: كنتُ خَلفَ رسولِ اللهِ r یومًا فقال:] یا غُلامُ إنِّی أعَلِّمُكَ كَلِمَاتٍ- اِحْفَظِ اللهَ یَحْفَظْكَ، احفَظِ اللهَ تَجِدْهُ تُجَاهَكَ، إذا سَألتَ فَاسْألِاللهَ، وَ إذا اْسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللهِ، وَاعْلمْ أنَّ الأمَّة لوِاجْتَمَعَتْ على أنْ یَنْفَعُوكَ بشَیءٍ، لمْ یَنْفَعُوكَ إلا بشَیءٍ قدْ كَتَبَهُاللهُ لك، ولوِ اجْتَمَعُوا على أنْ یَضُرُّوكَ بشَّیءٍ، لمْ یَضُرُّوكَ إلا بشَیءٍقدْ كَتَبَهُ اللهُ عَلیْكَ، رُفِعَتِ الأقْلامُ و جَفَّتِ الصُّحُفُ[
«از ابنعباس رضی الله عنهما روایت است كه فرمود: روزى در عقب رسول الله صلى الله علیه وسلمبر مركب شان سوار بودم كه فرمودند: اى پسر! سخنان چند برایت می آموزم، الله را حفظكن (ازاوامرش اطاعت كن) تا ترا حفظ كند، الله را بیاد داشته باش او تعالى را درمقابلت می یابی، اگر چیزى می خواهى پس از الله بخواه، و اگر یارى وكمک می خواستىاز الله بخواه، و بدان كه اگر همه مردم باهم جمع شوند تا به تو نفعى برسانند، نفعرسانده نمی توانند مگر آنچه را كه الله جل جلاله برایت نوشته است واگر همه مردمیكجا شوند تا به تو ضررى برسانند ضررى رسانده نمى توانند مگر آنچه را كه الله I برایت نوشته است(در تقدیرت) قلم ها برداشته شده و ورقها خشک گردیدهاست».
با فقیران به نرمی صحبت كنید و با آنها مهربان باشید.
از لحاظ دنیوی و مادی افرادی كه نسبت به شما در سطح پایین تری هستند را بنگرید وبه خدای خود شكرگذار باشید و از چشم و همچشمی دوری كنید تا رستگار شوید.
اگر كسی با شما قهر است شما با او آشتی كنید.
از هیچ انسانی چیزی نخواهید و از خدای خود بخواهید.
كلام حق را بدون ترس بگویید هر چند تلخ باشد.
درباره ی دین خدا، با دشمنان و نادانان بدون ترس حرف بزنید.
لا حول و لا قوه الا بالله را زیاد بگویید.
فردی مغروران داشت راه میرفت و فردی دیگر كه از دوستان خدا و پیامبر اكرم بود به او گفت اینگونه راه رفتن را خدا و رسولش دوست ندارند و آن شخص گفت كه آیا مرا میشناسی؟ دوست خدا گفت كه آری؛ تو چند سال پیش نطفه و آبی گندیده بودی و چند سال دیگر هم جسدی بدبو خواهی شد و الآن نیز فردی هستی كه یك جسد مغرور را حمل می كنی، سپس آن شخص گفت كه من كار اشتباهی میكردم و توبه كرد.
همیشه كلام حق را بگویید، با گفتن حرف حق زمان مرگی كه خداوند برای شما تعیین كرده تغییر نخواهد كرد.
اگر دوست دارید كه خدا شما را و شما خدا را دوست داشته باشید با علما و دیگر دوستان خدا دوست باشید.
خداوند می فرماید كه تمام آسمان ها و زمین نتوانستند كه مرا در خود جای دهند ولی انسان مسلمان و باایمان مرا در قلب كوچك خود جای داد.
دانلود فایل های mp3 تفسیر قرآن كریم با سخنرانی الحاج عبدالجلال آخوند بهلكه در مورد موضوعاتی چون زكات، ربا خواری، مال حرام و ...
قابل ذكر است كه فایل ها با فرمت Mp3 32 ذخیره می شوند و زمان آنها حدود چند دقیقه و حجم آنها نیز كمتر از 1Mb می باشد.
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه نمایید
برای دانلود مطالب روی لینك ها كلیك كرده و در صفحه باز شده، روی گزینه download now كلیك كرده و در صفحه باز شده بعد از چند ثانیه می توانید روی گزینه Click here to download this file كلیك كرده و مطلب مورد نظر را دانلود كنید.
قابل ذكر است كه فایل ها با فرمت Mp3 32 ذخیره می شوند و زمان آنها حدود چند دقیقه و حجم آنها نیز كمتر از 1Mb می باشد.
نماز مونس قبر است، سنگینی ترازوی اعمال صالح است، پیامبر اکرمصلی الله علیه وسلم فرموده اند: که خداوند فرمود: من پنج نماز را بر امّت توفرض کردم و عهد بسته ام که هرکس این پنج نماز را در اوقات آن بخواند، او را وارد بهشت خواهم کرد و کسی کهنماز نمی خواند نسبت به او هیچ عهدی ندارم، نماز را عمداً ترک نکنید که هرکس نماز را عمدا ترک کند از آیین اسلام خارج گشته است. پیامبر اکرم فرموده اند که: هر کس یک نمازش قضا شود انگار مال و اهل عیالش را از دست داده است، نماز ستون دین مبین اسلام است، نماز کلید بهشت است و اولین سوال در قیامت.
مجازات کسی که نماز نمی خواند
برکت از زندگی اش برداشته می شود، دعاهای او قبول نمی شود، با ذلت و خواری و درد جان می سپارد، گرسنه میمیرد، با شدت تشنگی میمیرد و اگر آب همة دریاها را هم بنوشد باز تشنگی اش برطرف نمی شود، قبر چنان بر او تنگ می شود کهاستخوان های قفسه سینه اش در یکدیگر داخل می شود، در قبر او آتش برافروخته می شود، در آتش جهنم انداخته می شود، غضب الله تعالی بر او خواهد بود، روی صورتش سه سطر نوشته می شود: 1- ای ضایع کننده حق الله تعالی 2- ای مخصوص به غضب الله تعالی 3- تو در دنیا حق الله تعالی را ضایع کردی امروز تو از رحمت خداوند مأیوس و ناامید خواهی بود.
دانلود فایل های mp3 تفسیر قرآن كریم با سخنرانی الحاج عبدالجلال آخوند بهلكه در مورد موضوعاتی چون زكات، ربا خواری، مال حرام و ...
قابل ذكر است كه فایل ها با فرمت Mp3 32 ذخیره می شوند و زمان آنها حدود چند دقیقه و حجم آنها نیز كمتر از 1Mb می باشد.
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه نمایید
برای دانلود مطالب روی لینك ها كلیك كرده و در صفحه باز شده، روی گزینه download now كلیك كرده و در صفحه باز شده بعد از چند ثانیه می توانید روی گزینه Click here to download this file كلیك كرده و مطلب مورد نظر را دانلود كنید.
قابل ذكر است كه فایل ها با فرمت Mp3 32 ذخیره می شوند و زمان آنها حدود چند دقیقه و حجم آنها نیز كمتر از 1Mb می باشد.
٣٣-عن أبی هریرة t أن النبی r قال:] واللهِ لا یُؤْمِنُ والله لایؤمن والله لا یؤمن قِیلَ: ومَنْ یا رسولَ الله؟ قال: الّذِی لا یَأمَنُ جارُهُبَوَائِقَهُ[
«از ابى هریره t روایت شده است كه رسول الله r فرمودند: سوگند بهالله مؤمن شمرده نمیشود، سوگند به الله مؤمن شمرده نمیشود، سوگند به الله مؤمنشمرده نمیشود. گفته شد چه كسى یا رسول الله r؟ فرمودند: كسى كه همسایه اش از شر واذیت او در امان نباشد». همچنان رسول الله r می فرمایند: ]كسیكه ایمان به اللهو روز آخرت دارد باید با همسایه اش نیكى كند[ صحیح مسلم فضیلت نفقه و مصرف برخانواده
عن أبی هریرة t قال: ]قال رسولُ اللهِ r دِیْنَارٌ أنْفَقتَهُ فیسَبیل اللهِ ودِینارٌ أنفقته فی رَقَبَةٍ ودینار تَصَدَّقتَ بهِ على مِسْكِین ودینارٌ أنْفَقتَهٌ على أهْلِكَ أعْظمُهَا أجْرًا الذِی أنفقته على أهلك[
«ازابی هریره t روایت است كه رسول الله r فرمودند: دینارى است كه در راه خدا مصرف میكنی، و دینارى را در آزادى برده اى صرف می كنى، و دینارى را بر مسكین صرف می كنی، ودینارى است كه براى خانواده ات مصرف می كنى، ثواب و پاداش آنكه بر خانواده ات مصرفمی كنى بزرگتر است».
كودكان را از خصلت هاى زشت بر حذر دارید
٣٥- عَنْ عَبْدِ اللهِ بْن عَمْرٍوy أنَّ النَّبِیَّ r قال:]أرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِیهِ كانَ مُنَافِقًا خَالِصًا ومَنْ كَانَتْ فِیهِخَصْلة مِنْهُنَّ كانت فیه خَصْلةٌ مِنَ النِّفَاق حَتَّى یَدَعَهَا إذا اؤْتُمِنَخَانَ وإذا حَدَّثَ كَذَبَ وإذا عَاهَدَ غَدَرَ و إذَا خَاصَمَ فَجَرَ[
«از عبدالله بن عَمْرٍو y روایت است كه رسول الله r فرمودند: چهار خصلت است كه اگردر شخصىیكجا شود او منافق خالص است و اگر یكى از این خصلت ها در وى موجود باشد در او صفتىاز نفاق موجود است تا وقتیكه آنرا ترک نماید: اگر امانتى بوى سپرده شود خیانت میكند و چون سخن گوید دروغ میگوید و وقتى عهد و پیمان ببندد بى وفایى می كند و چونخصومت و جدال كند دشنام می دهد».
فضیلت صبر و شكیبایى در مردن فرزند
٣٦- عَنْ أبِی موسَى الأشْعَرِیt أنَّ رَسُولَ اللهِ r قال:] إذامَاتَ وَلدُ العَبْدِ قال اللهُ لِمَلائِكَتِهِ: قَبَضْتُمْ وَلَدَ عَبْدِی؟فَیَقولونَ نَعَمْ، فیَقولُ قبَضْتُمْ ثمَرَةَ فُؤَادِهِ؟ فیقولون نعم، فیقولمَاذَا قالَ عَبْدِی؟ فیقولون حَمِدَكَ وَاسْتَرْجَعَ. فیقولُ اللهُ ابْنُوالِعَبْدِی بَیْتًا فِی الجَنَّة وَ سَمُّوهُ بَیْتَ الحَمْدِ[
«از ابى موسىالأشعرى t روایت است كه رسول الله r فرمودند: چون فرزند بنده بمیرد اللهI بهفرشتگانش میفرماید: روح فرزند بندۂ مرا گرفتید؟ فرشتگان میگویند: بلى سپسمیفرماید: میوۂ قلبش را گرفتید؟ میگویند: بلى سپس الله I میفرماید: پس بنده ام چهگفت؟ فرشتگان میگویند: ترا ثناء و ستایش نموده وگفت: (الحمد لله، إنا لله و إناإلیه راجعون) یعنى ثنا سزاوار اللهI است و ما از آنِ خدائیم، و ما بسوى او بازگردانند گانیم. سپس الله جل جلاله میفرماید: براى بنده ام در بهشت خانه ای ساخته وآنرا خانۀ حَمْد بنامید».
هر مسلمان مسؤلیتى بدوش دارد
٣٧- عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنَ عُمَرَy یَقولُ: سَمِعْتُ رسولَاللهِr یَقولُ: ]كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكلكم مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ الإمَامُ رَاعٍو مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیته وَالرَّجُلُ رَاع فِی أهْلِهِ وهُوَ مَسْئول عن رعیتهوَالمَرْأةُ رَاعِیَةٌ فی بَیْتِ زَوْجِهَا و مَسْئولَةٌ عن رعِیَّتِهَا والخادِمُراع فی مَالِ سَیِّدِهِ و مسئولٌ عن رعیته و كلكم راع و مسئول عن رعیته[
«ازعبدالله ابن عمر y روایت است كه فرمود: از رسول الله r شنیدم كه می فرمودند: شما همهنگهبان هستید (چوپان) و همۀ شما مسئول رعیت خویش هستید امام (امیر) نگهبان است ومسئول رعیت خود است و مرد در خانوادۀ خود نگهبان است و مسئول رعیت خود است (افرادخانواده) زن درخانۀ شوهرش نگهبان است و مسئول رعیت خود است خادم در مال آقایشنگهبان است و مسئول رعیتش است پس همۀ شما نگهبانید (چوپانید) و مسئول رعیت خویشهستید.
فرزند نیك صدقۀ جاریه است
٣٨- عن ابی هریرة رضی الله عنه أنَّ رسولَ الله r قال:] إذا مَاتَالإنْسَانُ انْقَطَعَ عَمَلهُ إلا مِنْ ثلاثٍ: صَدَقةٌ جَارِیَة، وعِلمٌ یُنْتَفَعُبِهِ، وَوَلدٌ صَالِحٌ یَدْعُو لَهُ[
«از ابى هریره رضی الله عنه روایت شده استكه رسول الله صلى الله علیه و سلم فرمودند: هرگاه انسان بمیرد عمل او قطع میشود مگراز سه چیز: صدقۀ جاریه یا علمى كه از آن بهره برده شود یا فرزند صالحى كه براى اودعا كند».
پسران باید به مرد صفتى و بردبارى عادت داده شوند
الله I میفرماید: } أوَ مَنْ یُنَشّأ فی الْحِلیَةِ وَ هُوَ فیالْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ {
«آیا كسی كه در زر و زیور پرورده میشود و او در صفخصومت و دشمنى ظاهر نمیگردد». ٣٩- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَّ اللهُ عَنْهُمَاقال:] لعَنَ رسولُ اللهِ r المُتَشَبِهِینَ مِنَ الرِّجَالِ بالنِّسَاءِوَالمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَال[
«از ابن عباس رضی الله عنهماروایت است كه فرمود: رسول الله r مردانى را كه خود را مانند زنها مى سازند، و زنانىرا كه خود را شبیه مردان مى سازند لعنت نموده است».
آگاه ساختن فرزندان از حقوق پدر و مادر
٤٠- عن أبی هریرة r قال:] جاءَ رجُلٌ إلى رسولِ اللهِ r فقالَ: یارسولَ اللهِ مَنْ أحَقُّ النَّاس بِحُسْن صَحَابَتِی؟ قالَ: أمُّكَ، قال: ثُمَّمَنْ؟ قال: ثم أمك. قال ثم من؟ قال: ثُم أمك. قال ثم من؟ قال ثم أبوك[ و فیروایة:] یا رسول الله من أحق الناس بحسن الصحبة؟ قال: أمك ثم أمك ثم أمك ثم أبوك ثمأدناك أدناك[
«از ابى هریره t روایت است كه فرمود: مردى نزد رسول الله r آمدهگفت: یارسول الله! شایسته ترین شخصى كه با او خوش رفتارى و احسان كنم كیست؟ آنحضرت r فرمودند: مادرت. گفت: بعد از آن؟ فرمودند بعد از آن هم مادرت. گفت باز كدام؟فرمودند: مادرت، گفت بعد از آن كیست؟ فرمودند: بعد از آن پدرت. و در روایت دیگرآمده است كه آن مرد گفت: یا رسول الله! چه كسی شایستۀ آن است كه برایش احسان و نیكىكنم؟ آنحضرت r فرمودند: مادرت، باز مادرت، باز مادرت، باز پدرت بعد از آن كسیكهنزدیكتر و نزدیكتر به توست». و آخر دعوانا أن الحمد لله ربالعالمین
قابل ذكر است كه فایل ها با فرمت Mp3 32 ذخیره می شوند و زمان آنها حدود چند دقیقه و حجم آنها نیز كمتر از 1Mb می باشد.
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه نمایید
برای دانلود مطالب روی لینك ها كلیك كرده و در صفحه باز شده، روی گزینه download now كلیك كرده و در صفحه باز شده بعد از چند ثانیه می توانید روی گزینه Click here to download this file كلیك كرده و مطلب مورد نظر را دانلود كنید.
دعاهای بد و شوم را چگونه بشناسیم؟ دانلود فایل صوتی که حدود چند دقیقست
نحمد الله تبارک و تعالی و نصلی و نسلم علی سیدنا محمد و علی آله و صحبه و من دعا بدعوته و جاهد فی سبیل شریعته إلی یوم الدین.
امیدواریم در سایهی لطف و عنایت حق تعالی از هرگونه انحراف و شر و بدی در امان باشید. پرسیده میشود «وهابیت چیست و چرا به بعضیها وهابی میگویند؟»
نخست لازم است بدانید که ما مسلمانان اهل سنت و جماعت در احکام و مسائل فقهی از یکی از چهار مذهب حنفی، مالکی، شافعی و یا حنبلی پیروی مینمائیم و اساساً مذهب پنجمی بنام وهابیت یا هر اسم دیگری وجود ندارد. شاید سئوال شود: پس چگونه چنین نامی بر سر زبانها افتاده است؟ برای پاسخ به این سئوال به مقدمهای کوتاه نیاز داریم و آن این است که:
در میان مذاهب اربعهی اهل سنت، مذهب حنبلی برخوردی صریحتر و شفافتر از دیگر مذاهب نسبت به خرافات دارد. از سویی در زمان محمدبن عبدالوهاب(رح) بیشتر مردم از مسیر صحیح عقیدهی توحیدی فاصله گرفته بودند و در وادی خرافات گام برمیداشتند. از دیگر سو ایشان که از دانشمندان اهل سنت و جماعت و پیرو مذهب حنبلی بود بسیار صریح با خرافات و انحرافات مقابله نمود. دشمنان دین به پیروی از سیاست شوم خود: (فَرِّقْ تَسُدْ : تفرقه بینداز و سروری کن) برای ایجاد تفرقهی بیشتر بین مسلمین اقدامات محمدبن عبدالوهاب را مذهبی تازه نامیدند و مسلمانان ناآگاه نیز به پیروی آنها از ظهور مذهبی نو سخن گفتند که البته این نامگذاری اصولاً درست نیست زیرا:
اولاً : ایجاد مذهبی تازه بیش از پیش بین مسلمانان فاصله میاندازد و تفرقهی موجود را زیادتر میکند. در حالی که مسلمین موظف هستند برای هموار نمودن وحدت و رسیدن بدان از ایجاد مذاهبی دیگر دلسوزانه و با جدیت جلوگیری نمایند، به همین دلیل واضح است تبلیغ برای مذهبی تازه با اصل «ایجاد وحدت» که تکلیف دینی است منافات دارد.
ثانیاً : بر فرض صحیح بودن این نامگذاری بدلیل اینکه عبدالوهاب -پدر محمد- صوفی بود و با آراء و نظریات فرزندش مخالفت مینمود. لذا وهابی (منسوب به عبدالوهاب) برای مخالفان محمد بن عبدالوهاب نامی بامسمی خواهد بود، نه برای محمد بن عبدالوهاب.
ثالثاً: نه شیخ محمد و نه پیروانش هیچکدام ادعای بوجود آوردن مذهبی نو را نداشتهاند.
رابعاً: چون واژهی «مذهب» برای آراء فقهی تدوین شدهی یک مجتهد بکار برده میشود و اما عمده مسائلی که محمدبن عبدالوهاب از آنها صحبت نموده جزو مسائل اعتقادی هستند نه احکام، با این وجود بکار بردن واژهی مذهب برای آراء محمدبن عبدالوهاب اشتباه است.
خامساً : مهمتر اینکه اصل مسائلی که شیخ محمد تبیین و یا تشریح نموده است تازه و نوپیدا نبودهاند. بعبارت دیگر آن نظریاتی که امروزه تحت نام وهابیت تازه جلوه داده میشود چیزی تازه نیست زیرا همان مسائل و نظریات در قرآن بطور واضح و شفاف آمده است و نیز در احادیث پیامبرصلی الله علیه وسلم و دیگرکتب معتبر اهل سنت و جماعت موجود میباشد که در ذیل به نمونههایی اشاره مینماییم تا « سیه روی شود هرکه در او غش باشد».
(1) اگر اعتقاد به شرک بودن استغاثه -طلب فریادرسی- از غیرخدا «نشانهی وهابی بودن باشد» باید پذیرفت که پیامبرصلی الله علیه وسلم ، خلفای راشدین، ائمهی اربعه و علمای اسلام و ... همهی آنها و پیروانشان وهابی هستند. زیرا:
الف) خداوند متعال میفرماید: «إذ تستغیثون ربکم فاستجاب لکم[ «هنگامیکه شما مسلمین پروردگارتان را به فریادرسی خواستید پس برای شما استجابت نمود»(انفال/9). و باز خداوند میفرماید:
«إن الذین تدعون من دون الله عباد أمثالکم» «کسانی را که به غیر از خدا میخوانید بندگانی مثل خودتان هستند»(اعراف/194).
یعنی همچنانکه شما مخلوق و نیازمند هستید و قادر نیستید به فریاد کسی برسید، آنها -بندگانی را که از ماورای عالم به شهادت میخوانید- نیز نمیتوانند به فریاد شما برسند. زیرا تمامی بندگان خدا خودشان سراپا نیازمند هستند. حال هر چند بسیار صالح و پاک هم باشند هرگز قادر به نصرت و یاری دادن دیگران نیستند. چنانکه خداوند یگانه و بیشریک میفرماید:
«والذین تدعون من دونه لا یستطیعون نصرکم» «کسانی که بغیر از خدا میخوانید توانایی یاری دادن شما را ندارند»(اعراف/197).
اساساً بندگان صالحی که از این دنیا رفتهاند و یا اینکه زندهاند ولی با ما فاصلهی مکانی زیادی دارند، از احوال ما بیخبر هستند. بفرض هم که مطلع باشند نمیتوانند دعای ما را استجابت کنند.
چنانکه در قرآن کریم میخوانیم:
«إن تدعوهم لا یسمعوا دعائکم و لو سمعوا ما استجابوا لکم»« اگر آنها (غیرخدا) را بخوانید دعای شما را نمیشنوند. اگر (بفرض محال) هم بشنوند نمیتوانند دعای شما را استجابت کنند»(فاطر/14).
بعلاوه تنها کسی میتواند به فریاد آدمیان برسد که قدرت خلق و آفرینش داشته باشد، چون خداوند میفرماید:
«والذین یدعون من دون الله لا یخلقون شیئا و هم یخلقون»« وکسانی را که غیر از خدا میخوانند چیزی را خلق نکردهاند آنها خودشان هم مخلوق(نیازمند) هستند»(نحل/20).
شگفتا! که کسانی «من دون الله» را به «بتهای چوبی و سنگی» معنی میکنند، آنگاه گستاخانه رأی میدهند که خواندن صالحان و نیکوکاران عین توحید است در حالیکه واضح و آشکار است که «من دون الله» یعنی هر کسی و هر چیزی غیر از خداوند قادر متعال.
ب) انس(رضیالله عنه) که 9 سال در خدمت پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده است نقل میکند که: هرگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم با سختی و ناراحتی مواجه میشد میفرمود: چنانکه امام ترمذی روایت کرده است:
عن أنس رضیالله عنه عن النبی صلی الله علیه وسلم (إنه کان إذا کربه امر، قال: یا حی یا قیوم برحمتک أستغیث) « ای زندهی پاینده با رحمت خودت بفریادم برس!» (قال الحاکم هذا حدیت صحیح الاسناد، رواه الترمذی).
پس پیرو راستین پیامبرصلی الله علیه وسلم کسی است که مانند رسول الله صلی الله علیه وسلم دعا کند و فقط خدا را فریادرس بداند و بس.
ج) امام علی رضی الله عنه به پیروی از پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین دعا کرده است:
( ... فیا غایة الطالبین و أمان الخائفین و عماد الملهوفین و غیاث المستغیثین و جار المستجبرین وکاشف ضُرالمکروبین ...)« ای منتهی آرزوی خواستاران و امانبخش ترسناکان و تکیهگاه دلسوختگان و فریادرس فریادطلبان و پناه پناهجویان و برطرف کنندهی گرفتاری گرفتاران» (صحیفه علویه، ص/636، قابل ذکر است که مرجع مذکور پر از دعاهای خالص توحیدی میباشد).
د) زین العابدین یکی از نوادگان امام علی در دعای خود میفرماید: ( ... فلا أدعو سواک و لا أرجو غیرک … )« جز تو را نمیخوانم و بجز تو امید ندارم».(به صحیفه سجادیه دعای 15 نگاه کنید).
لازم به ذکر است که آقای محمدعلی سادات دعای مذکور را عالماً وعامداً غلط ترجمه نموده است. او عبارت «فلا ادعو سواک» را به « تو را میخواهم» معنی کرده است. شاید از ترس اینکه مبادا افکار وهابیت به ذهن دانش آموزان راه یابد؟ «چنین خدمتی؟!» انجام داده است.(به کتاب بینش اسلامی سال اول دبیرستان صفحهی آخر چاپ 1361 مراجعه کنید.)
امام سجاد یکی دیگر از نوادگان امام علی همچنین(در دعای 28، صحیفهی سجادیه) میفرماید: ( و رأیت أن طلب المحتاج الی المحتاج سفه عن رأیه و ضله عن عقله)« دانستم که خواستن نیازمند از نیازمند از سبکی اندیشه و گمراهی خود اوست».
هـ) غزالی (رحمه الله علیه) در ضمن قصیدهی منفرجهی خود میفرماید:
من للملهوف سواک یغث او للمضطر سواک نجی
« جز تو کیست فریادرس دلسوختگان یا کیست جز تو نجات دهندهی درماندگان».
(2) وقتی کسی معتقد باشد قراردادن واسطهای مرده، بین خود و خدا باطل است. بهمین دلیل او را وهابی بنامند باید قبول نمود که همهی مسلمانان پیرو قرآن و سنت صحیح وهابی باشند. زیرا خدای متعال میفرماید:
«فاستقیموا إلیه و استغفروه و ویل للمشرکین»: « به سوی خدا مستقیماً روی آورید و از او آمرزش بخواهید و هلاکت بر مشرکان باد» (فصلت/6).
علامه زمخشری صاحب تفسیر کشاف با توجه به عبارت «فاستقیموا الیه» و تفاوت آن با عبارت «فاستقیموا له» در تفسیر آیهی مذکور میفرماید: (فاستووا الیه بالتوحید و إخلاص العبادة و غیرذاهبین یمینا و لا شمالا و لا ملتفتین إلی ما یسول لکم الشیطان من إتخاذ الاولیاء و الشفعاء و توبوا إلیه مما سبق لکم من الشرک)« با توحید و اخلاص در بندگی مستقیماً به سوی خدا روی آورید و به راست و چپ نروید و به فریبهای شیطان توجه نکنید که شما را به دست گرفتن-متوسل شدن- اولیاء و شفیعان تشویق میکند و از شرک گذشتهی خود به سوی خدا توبه کنید».
لابد علامه زمخشری را نیز باید وهابی شمرد(؟!!) که چنین درک و فهمی خالص، پاک و کاملاً توحیدی از آیهی مذکور پیدا نموده است.
اگر گفته شود ما خود را لایق نمیدانیم که مستقیماً با خدا حاجت خود را در میان بگذاریم بهمین دلیل به پاکان و صالحان متوسل میشویم همچنانکه اگر کسی بخواهد شرح حال خود را به سمع پادشاه برساند باید از مقربان وی مدد جوید.در پاسخ میگوئیم:
اولاً: ما مسلمانان برای مسائل اعتقادی خود حتماً باید از قرآن و سنت صحیح پیامبرصلی الله علیه وسلم دلیل داشته باشیم، لذا میگوئیم ادعای فوق با نص قرآن مخالفت دارد، از آن جهت که- از جمله- میفرماید:
(فاستقیموا الیه و استغفروه ...) .
بعلاوه ما موظف هستیم برای پاکان و نیکان در گذشته از خدا مغفرت بطلبیم نه اینکه از آنان چیزی بخواهیم و یا ایشان را واسطه قرار دهیم. چنانکه در آیه 11 سورهی حشر میخوانیم:
«ربنا إغفر لنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان ... » « پروردگارا ما و برادران ایمانی ما که در ایمانداری سبقت بردهاند(قبل از ما بودهاند) را مورد مغفرت خود قرار بده …».بسیاری از مردم برخلاف این آیه از بزرگواران و صالحان مدد و فریادرسی میطلبند و به ایشان متوسل میشوند در حالیکه بر طبق دلایل قرآن ما باید نخست برای خود، سپس برای آنها طلب آمرزش گناهانشان را از خداوند بخواهیم.
ثانیاً: از چنین اشخاصی میپرسیم «چگونه شما خود را لایق نمیدانید چیزی جزئی را بدون واسطه از خدا بخواهید ولی در نماز (در حضور خدا) مستقیماً و بدون واسطه بزرگترین نعم ت(یعنی: هدایت در مسیر انبیاء و صدیقین و شهداء و صالحان قرارگرفتن را میخواهید، مگر نه اینکه همین بدون واسطه و رودررو با خدا سخن گفتن(بیان و درخواست ایاک نستعین، اهدنا الصراط المستقیم) خود قویترین دلیل برای نفی توسل نادرست است؟
ثالثاً: خدا را به پادشاه تشبیه نمودن غلط و بلکه شرک و کفر محض است. بسیار مایهی تأسف و تعجب است جاهلانی که به خود اجازه داده و جرأت میکنند خدای بی نهایت بزرگ، مقتدر، سمیع، بصیر، بخشنده، مهربان و بینیاز را به انسان نادان و سراپا نیازمند و بینهایت حقیر و ناتوان تشبیه نمایند؟! اینها توجه ندارند که خداوند متعال از اینگونه مثال زدنهای نادرست نهی فرموده است، چنانکه در قرآن کریم میخوانیم:
«ولا تضربوا لله الامثال إن الله یعلم و أنتم لا تعلمون»: « برای خدا مثالهای بشری نزنید که خدا میداند و شما نمیدانید»(نحل/71).
رابعاً: در کتب احادیث و تاریخ اسلام آمده است که عمر(رض) به هنگام خشکسالی در اقامهی صلاة الاستسقاء-نماز باران- به عباس عموی پیامبرصلی الله علیه وسلم متوسل شد. حال میپرسیم چرا عمر(رض) به پیامبرصلی الله علیه وسلم و دیگر انبیاء و یا به ابوبکر صدیق (که بدلیل فرمودهی رسول الله بعد از انبیاء از همهی انسانها افضلتر است) متوسل نشد؟ نحوهی عمل عمر(رض) نیز دلیل قاطعی است که توسل به انسان صالح زنده صحیح است و به انسان صالح مرده صحیح نیست و این عمل شرک مطلق است.
بدون تردید اگر عمر(رض) امروز زنده بود و به پیامبرصلی الله علیه وسلم متوسل نمیشد و به شخص صالح زندهای توسل میجست فریاد جاهلان بلند میشد که عمر(رض) هم وهابی است و یا اگر امروز امام عمر(رض) زنده بود و درختی را که پیامبرصلی الله علیه وسلم در بیعةالرضوان بدان تکیه داده بود از بیخ و بن میکند و میسوزانید فتوای قتل او را صادر مینمودند، وای به روزی که دین به دست جاهلان و عالم نمایان بیفتد …!
(3) اگر اعتقاد به «عدم وصول ثواب قرائت قرآن به اموات دلیل وهابی بودن باشد باید گفت امام شافعی(رض) و جمهور علمای شافعیه وهابی بوده و هستند. چرا که امام نووی(رحمة الله علیه) که یکی از علمای بزرگ شافعیه است میفرماید:
( وأما قرائة القرآن و جعل ثوابها للمیت و الصلاة عنه و نحوهما، فمذهب الشافعی و الجمهور إنها لا تلحق المیت … )« و اما دربارهی قرائت قرآن و قراردادن ثواب آن برای مرده و نیز اقامهی نماز بجای او و یا امثال آن، امام شافعی و جمهور علمای شافعیه بر این عقیدهاند که آن ثواب به میت نخواهد رسید»(شرح مسلم، جلد 11، ص 85 در حاشیه ارشاد الساری و ج7،ص 90/91 و جلد 1 ص 90/119 و 120).
همچنین امام نوری در کتاب «الاذکار» صفحهی 142 میفرماید: (وإختلف العلماء فی وصول ثواب قرائة القرآن فالمشهور من مذهب الشافعی و جماعة أنه لا یصل)(2).
امام نووی(رح) دلیل امام شافعی(رح) را چنین بیان کرده است: {{(دلیل الشافعی: وأن لیس للانسان إلا ما سعی ... و قول النبی صلی الله علیه وسلم : إذا مات ابن آدم إنقطع علمه إلا من ثلاث، صدقة جاریة أو علم ینتفع به أو ولد صالح یدعو له)« دلیل امام شافعی برای عدم وصول ثواب نماز و قرائت قرآن به مرده این آیه است که: برای انسان جز آنچه خودش تلاش نموده است چیزی برایش نفع ندارد … و نیز فرمودهی پیامبر صلی الله علیه وسلم : هرگاه انسان بمیرد اعمال او قطع میشود (خیر و ثوابی به او نمیرسد) مگر از سه طریق:
1) صدقهی جاریه -کار خیری که بعد از شخص انجامدهنده آن کار ادامه داشته باشد مانند: ساختن پل، مدرسه، مسجد، بیمارستان و …
2) علم نافع -مانند تعلیم قرآن و حدیث و تألیف کتابهای دینی و …
3) فرزند صالحی که برای او دعای خیر کند.}} (ارشاد الساری، ج1، ص 90 و 119 و 120).
(4) اگر کسی معتقد باشد ساختن گنبد و بارگاه روی قبور حرام است و بهمین دلیل او را وهابی بدانند باید اذعان داشت که پیامبر صلی الله علیه وسلم، امام بخاری، مسلم، نووی و پیروانشان وهابی باشند زیرا در صحیح مسلم آمده است:
(عن جابر رضی الله عنه قال : نهی رسول الله صلی الله علیه وسلم أن یجصص القبر و أن یقعد علیه و أن یبنی علیه)« از جابر(رض) نقل شده که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم از گچکاری و سنگکاری قبر و نشستن بر آن-یعنی در کنار قبر نشستن و با مردهای که در آن قرار دارد سخن گفته شود- و ساختن بنا و عمارت بر آن نهی فرموده است».(ریاض الصالحین، تألیف امام نووی،ص 490).
بعلاوه باید شیخ طوسی و شیخ حرعاملی از مجتهدان شیعه را نیز وهابی نامید، چرا که:
در کتاب تهذیب شیخ طوسی(از کتب اربعهی شیعه) و نیز در کتاب وسائل الشیعه تألیف شیخ حرعاملی باب 44 از ابواب دفن در روایت موثق از موسی بن جعفر آمده که: (سألت ابا الحسن موسی عن البناء علی القبر و الجلوس علیه هل یصلح؟ قال: لا یصلح البناء علیه ولا الجلوس ولا تجصیصه و لا تطبینه)« برادر موسی بن جعفر از بنای قبور و نشستن بر روی آن پرسید که آیا اینکار صحیح است؟ او فرمود: خیر ساختمان سازی و گنبد درست کردن بر قبر و نشستن روی آن -یعنی در کنار قبر نشستن و با مردهای که در آن قرار دارد سخن گفته شود- و گچ کاری و سنگکاری و گلکاری آن صحیح نیست).
باز در کتاب تهذیب و وسائل الشیعه بنقل از جراح مدائنی آمده که جعفرصادق فرمود: (لا تبنوا علی القبور ولا تصوروا سقوف البیوت فإن رسول الله صلی الله علیه وسلم کره ذلک)« بر قبرها بنا نسازید و سقف خانهها را پر از تصویر نکنید که رسول خدا صلی الله علیه وسلم اینکار را ناپسند شمرده است».
همچنین در مآخذ فوق و نیز در کتاب «من لا یحضره الفقیه» (از کتب اربعهی شیعه) باب مناهی پیامبر صلی الله علیه وسلم بنقل از یونس بن ظبیان آماده که جعفرصادق فرمود: (نهی رسول الله صلی الله علیه وسلم أن یصلی علی قبر أو یقعد علیه أو یبنی علیه)« رسول الله صلی الله علیه وسلم نهی فرمود از این که بر قبری نماز گزارند یا برآن بنشینند و یا برآن بنا سازند».
(5) اگر اعتقاد به حرام بودن دست زدن و چسبیدن و بوسیدن قبر و ضریح و ... دلیل وهابی بودن باشد باید ابن حجر هیثمی(رح) از علمای برجستهی اهل سنت و شافعی مذهب و نیز امام محمد غزالی(رح) و پیروانشان وهابی باشند، چرا که:
الف) ابن حجر هیثمی(رح) فرموده است:
(التزام القبر أو ما علیه من نحو تابوت ولو قبره صلی الله علیه وسلم بنحو یده و تقبیله بدعة مکروهة قبیحة)« چسبیدن به قبر و یا آنچه روی آن است از قبیل تابوت و ضریح و ... اگرچه قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم هم باشد و نیز دست زدن و بوسیدن آن بدعت مکروه و قبیحی است».
ب) امام محمد غزالی(رح) در احیاء علوم الدین جلد 4 ص 491 فرموده است:
( والمستحب فی زیارة القبور أن یقف مستدبر القبلة مستقبلا بوجه المیت و أن یسلم و لا یمسح القبر و لا یمسه و لا یقبله فإن ذلک من عادة النصاری)« مستحب است در زیارت قبور پشت به قبله روبروی میت ایستادن و سلام کردن، ولی نباید به قبر دست زد و یا دست کشید و نیز نباید آنرا بوسید و یا دور آن طواف کرد زیرا این اعمال از آداب و عادات مسیحیها است».
یا للعجبا : 900 سال قبل بنا بفرمودهی امام محمد غزالی(رح) دست زدن و بوسیدن قبر و ضریح و ... از عادات و رسوم مسیحیها بوده ولی امروزه انجام ندادن عادات و آداب مسیحیها نشانهی وهابی بودن است! و انجام دادن آداب مسیحیت جزو اصول اسلامی شده است.
راستی اگر امام غزالی و ابن حجر هیثمی امروز زنده بودند و چنین فتوایی صادر میکردند، جهال و عالم نمایان چه بر سرشان میآوردند؟
بعضی، از جمله ابوالقاسم –شارح تحفهی شیخ ابن حجر- سخن ابن حجر را برخلاف رأی او و بدون دلیل تأویل و توجیه میکند، آنگاه که میگوید: بوسیدن قبر پیامبر به خاطر تبرک اشکالی ندارد. البته ایشان توجه ندارند که:
اولاً: فرمودهی ابن حجر صریح و روشن است و جای هیچگونه توجیهی باقی نگذاشته است.
ثانیاً: وقتی پیامبر صلی الله علیه وسلم از بنای روی قبور نهی فرموده و بنای آن حرام است پس بطریق اولی احترام و بزرگداشت آن عمل حرام هم، حرام خواهد بود.
و اما خندهدار است وقتی از متحجرین میشنویم که میگویند عجیب است این وهابیها چگونه توانستهاند کتاب ابنحجر و امام غزالی را دستکاری کنند!!(3).
(6) اگر اعتقاد به تخریب گنبد و بارگاه و بناهای روی قبور دلیل وهابیبودن باشد، باید پیامبر صلی الله علیه وسلم ، امام علی(رض)، ابوالهیاج اسدی(رض) و ائمهی زمان امام شافعی، خود امام شافعی، امام بخاری، امام مسلم، امام نووی، ابن حجر هیثمی و پیروانشان همگی وهابی باشند، زیرا :
الف) در صحیح مسلم آمده است:
(عن ابی الهیاج الاسدی قال: قال لی علی بن ابیطالب ألا أبعثک علی ما بعثنی علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم أن لا تدع تمثالا إلا طمسته و لا قبرا مشرفا إلا سویته)« از ابوالهیاج اسدی روایت شده که گفت: علی بن ابیطالب به من گفت تو را انتخاب میکنم بر آنچه رسول الله صلی الله علیه وسلم من را بر آن انتخاب کرد وآن این است که هیچ عکس و تصویر و مجسمهای را فرونگذاری جز آنکه آن را پاک نمایی و از بین ببری و هیچ قبری را فرونگذاری جز آنکه آن را تخت نمایی».
ب) در کتاب وسائل الشیعه چاپ سنگی جلد اول ص/ 209 از کلینی بدین صورت نقل شده است: (عن ابیعبدالله قال: قال امام علی(رض) بعثنی رسول الله صلی الله علیه وسلم إلی المدینة فی هدم القبور و کسر الصور)« جعفرصادق گفت: امام علی فرمود، رسول خدا صلی الله علیه وسلم من را جهت تخریب(بنا و گنبد) روی قبور و شکستن تصاویر و مجسمهها به سوی مدینه مامور و رهسپار کرد».
ج) همچنین امام نووی در شرح مسلم(ج4، ص/301 الی 304 ارشاد الساری) آورده است: (قال الشافعی فی الام: و رایت الائمة بمکة یأمرون بهدم ما یبنی و یؤید الهدم قوله صلی الله علیه وسلم ( و لا قبرا مشرفا إلا سویته …))« امام نووی میفرماید: امام شافعی در کتاب الام فرموده است: در مکه مشاهده نمودم که ائمه دستور دادند بنای روی قبور را ویران نمایند و این عمل را فرمودهی رسول الله صلی الله علیه وسلم که فرموده: (و لا قبرا مشرفا إل سویته) تأیید میکند.
دقت کنید عبارت -و یؤید الهدم ...- سخن و رأی امام نووی(رح) است. یعنی آن بزرگوار نیز وهابی بوده است؟!!)
د) و اما ببینیم ابن حجر هیثمی(رح) در این باره چه میفرمایند؟
ایشان که بعد از امام شافعی(رح) و امام نووی(رح) یکی از بزرگترین شخصیتها در مذهب شافعی میباشند و رأی و فتوایش برای پیروان مذهب شافعی حجت قاطع است میفرماید:
(... و یجب المبادرة لهدمها و هدم القباب التی علی القبور إذ هی أضر من مسجد الضرار لانها أسست علی معصیة رسول الله صلی الله علیه وسلم لانه نهی عن ذلک و أمر صلی الله علیه وسلم بهدم القبور المشرفة و تجب إزلة کل قندیل أو سراج علی القبر … )« اقدام برای نابودی و تخریب قبرها و گنبد و بارگاهها که روی قبرها است واجب میباشد چون ضررش از مسجد ضرار-مسجد منافقان زمان پیامبر بود که به دستور الله تعالی و توسط پیامبر تخریب شد- بیشتر است، برای اینکه بنای آنها در واقع نافرمانی از رسول الله صلی الله علیه وسلم میباشد. آن حضرت از ساختن بنا روی قبور نهی فرموده و به تخریب و نابودی آنها دستور داده است، پس از بین بردن همهی چراغها و تزئینات و گنبدها و … بر روی قبور نیز واجب است.(الزواجر عن اقتراف الکبائر، تألیف ابن حجر، ج 1، ص/ 121).
ملاحظه میفرمایید آراء و نظریاتی که امروزه بنام وهابیت مورد سوء ظن و لعن قرار گرفته -وتبدیل به حربه و وسیلهای شده برای ترور شخصیتها وترویج و ادامهی بدعتگذاری- عیناً در کتب معتبر اهل سنت و شیعه نیز موجود و مورد تأیید میباشد.پس بدون شک اگر کسی از عقل و انصاف و تقوی بهرهمند باشد و رسالهی حاضر را مطالعه کند و دربارهی موارد مستندی که بعنوان نمونه ذکر شده – هر چند که دلایل در این باره در قرآن و سنت صحیح رسولالله صلی الله علیه وسلم خیلی زیاد است- اطلاع حاصل نماید به آسانی تصدیق میکند که وهابیت اسمی بیمسمی، نامفهوم و بدون مصداق است.
و اما تهمت چرا؟ واضح و مبرهن است که شیعه بهیچوجه، ما مسلمانان اهل سنت را قبول ندارند. روشنترین و محکمترین دلیلش هم آن همه ظلم و ستمی است که با قلم و بیان و عمل نسبت به ما اعمال میکنند و البته به خوبی میدانیم که سخن از برابری در حقوق و شعار وحدتشان –کلمة الحق و یراد بها الباطل است(کلمه ای حق است که اراده باطلی از آن می خواهد- تقیه و دروغی بیش نیست و این ظلم و دروغ که برای اهل سنت ایران ملموس است بحمدالله برای دنیای اهل سنت و جماعت نیز به خوبی روشن گردیده است و در این راستا باید به این نکته اشاره کرد که عدهای از دوستان جاهل اهل سنتمان نیز تحت تأثیر تبلیغات شیعه قرار گرفتهاند و مثل شیعیان به شدت از اهل توحید بدگویی میکنند.
اصل مطلب این است که شیعیان چون مذهب ما را باطل میدانند لذا از طرفی با تمام امکانات تبلیغی عملاً مشغول اجرای سیاست شوم سنیزدایی و شیعیگرایی هستند و از طرفی برای جلوگیری از هرگونه عکسالعملی از سوی علمای اهل سنت و نیز به سکوت وادار نمودن آنها بجای اقامهی حجت و ارائهی دلیل و برهان ناچار به تهدید و تهمت و حبس و تهذیب و ... اقدام میکنند. که از جمله اقدامات وحشیانه و ددمنشانهیشان دو مورد زیر است:
1- از وحدت دم میزنند و دائم علمای مخلص و صادق و شجاع اهل سنت و جماعت را متهم به تفرقهاندازی میکنند.
2- با چماق و برچسب وهابیت به ترور دانشمندان و آگاهان مبارز و نستوه سنی اقدام مینمایند.
اما آیا آنها حاضرند جهت اثبات ادعایشان با علمای اهل سنت در یک بحث رو در رو و علنی با حضور نمایندگان و علمای واقعی جهان اسلام شرکت کنند؟ البته که چنین کاری هرگز روی نخواهد داد، زیرا الخائن خائف (خیانتکار همیشه ترسو است).
آنچنان که در ابتدای مقاله اشاره شد نامگذاری و کاربرد کلمهی وهابیت توسط انگلیس رواج پیدا کرد و قضیه این بود که:
وقتی که دعوت محمد بنعبدالوهاب برای یکتاپرستی در عبادت و پرستش خداوند شروع شد و دوباره زمینههای توحید الوهیت در میان مردم شروع به رشد کرد، در آن زمان هندوستان مستعمرهی انگلیس بود و در نهایت خرافهپرستی و شرک به سر میبرد. حاجیانی که از هندوستان برای انجام مناسک حج به عربستان میآمدند کمکم در آنجا با این افکار و عقاید صحیح اسلامی آشنا شدند و دوباره در صدد تصحیح عقاید و باورهای خود به خدا و قرآن برآمدند، به همین خاطر آنها نیز با برگشتن به کشورشان شروع به ترویج این دعوت توحیدی در میان مردم کردند و انگلیس از این نظر احساس خطر میکرد زیرا میدانست که این دعوت یک بیداری اسلامی قوی، پابرجا و رستگار است. به همین دلیل در صدد چارهجویی برآمد و مثل همیشه خواست از دسیسههای مکارانهی انگلیسی استفاده کند و برچسبی بر این دعوت بزند، به همین خاطر شایع کرد که این دعوت، دعوتی اسلامی و الهی نیست، بلکه دعوتی وهابیست و آن را منتسب به اسم پدر محمد که عبدالوهاب بود، کرد که در اصل باید دعوت را به اسم صاحب دعوت میکرد و صاحب این دعوت هم محمد بود نه عبدالوهاب پدرش، ولی انگلیس میدانست اگر بگوید این یک دعوت محمدی است در ذهن مردم نمیتواند ایجاد شبه کند، پس شایع کرد که این دعوت، دعوتی وهابیست و آن را منتسب به اسم پدر محمد، که عبدالوهاب است، کرد.